تازه واردی که قدم به فلات ایران ، به مراکش و یاواحه های صحرا(شمال آفریقا) می گذارد با ردیفی از دهانه ها مواجه می شود که مناطق خشک کوهپایه ها را طی می کنند تا به نقطه ای سبز و خرم که همیشه یک روستا و گاه یک شهر است برسند. اگر کنجکاوی به خرج دهد و به بررسی ادامه دهد درخواهد یافت که این سوراخ ها ، دهانه چاه هایی است که سطح زمین را به دهلیزهای زیرزمینی که آب را به روستا می برد و در سطح زمین جاری می سازد ، متصل می کند.
نمای بالای قنات
مجموعه ای از چند میله و یک کوره (یا کوره های) زیر زمینی که با شیبی کمتر از شیب سطح زمین، آب موجود در لایه (یا لا یه های) آبدار مناطق مرتفع زمین یا رودخانه ها یا مرداب ها و برکه ها رابه کمک نیروی ثقل و بدون کاربرد نیروی کشش و هیچ نوع انرژی الکتریکی یا حرارتی با جریان طبیعی جمع آوری میکند و به نقاط پست تر می رساند.به عبارت دیگر ،قنات را می توان نوعی زهکش زیر زمینی دانست که آب جمع آوری شده توسط این زهکش به سطح زمین آورده می شود و به مصرف آبیاری یا شرب می رسد.چاه های نیمه عمیق با کوره های شعاعی (کوره های شعاعی در چاهای نیمه عمیق معادل دستکها در قنوات است)،حالت خاصی از یک قنات بدون خشکه کار است،زیرا موتور پمپ کار خشکه کار را انجام می دهد.
نمای داخلی قنات
مجموعه اي از چند ميله و يك كوره (يا كوره هاي) زيرزميني كه با شيبي كمتر از شيب سطح زمين، آب موجود در لايه (يا لايه هاي) آبدار مناطق مرتفع زمين يا رودخانه ها يا مرداب ها و بركه ها را به كمك نيروي ثقل و بدون كاربرد نيروي كشش و هيچ نوع انرژي الكتريكي يا حرارتي با جريان طبيعي جمع آوري ميكند و به نقاط پست تر ميرساند. به عبارت ديگر، قنات را ميتوان نوعي زهكش زيرزميني دانست كه آب جمع آوري شده توسط اين زهكش به سطح زمين آورده مي شود و به مصرف آبياري يا شرب ميرسد.
توضیح ساختمان داخلی قنات به کمک تصویر
طبق نظر هانری گوبلو قنات در حدود 800 ق.م در شمال غربی ایران در مرکز ترکیه فعلی توسط معدنچیان برای استخراج آب معادن حفر گردید . این تکنیک کم کم مورد استفاده کشاورزان واقع شد و به سراسر فلات ایران گسترش یافت.در حدود 525 ق.م توسط ایرانیان به عمان و مسقط و شبه جزیره عربستان منتقل شد.حدود 500 ق.م توسط لشکرکشی های ایرانیان این فن در مصر رواج یافت . با گسترش اسلام ، شمال آفریقا با قنات آشنا شد و قنات یافوگا در حدود 750 میلادی توسط مسلمین در شهر مادرید پایتخت اسپانیا دایر گردید. در سال 1520 اسپانیایی ها حفر قنات را در مکزیک آغاز کردند و از آنجا این تکنیک به لس آنجلس برده شد. در سال 1540 شهر پیکا در شیلی صاحب قنات گردید. گسترش قنات در شرق نیز قدمت طولانی دارد.
در بعضی از منابع اشکال متنوعی از قنات ترسیم شده است،گرچه نویسندگان این منابع در اصول و در به تصویر کشیدن مکانیسم قنات با هم توافق دارند،ولی در نام گذاری و تشریح اجزای آن سلیقه های گوناگونی را عرضه کرده اند.
پژوهشگران به اتفاق معتقدند كه بهره برداري از قنات ابتدا در ايران صورت گرفته و در دورهی هخامنشي توسط ايرانيان به عمان، يمن و شاخ آفريقا نيز راه يافت سپس مسلمانان آن را به اسپانيا بردند. مهمترين و قديمي ترين كاريزها در ايران، افغانستان و تاجيكستان وجود دارد. در حال حاضر در ٣٤ كشور جهان قنات وجود دارد ولي چهل هزار قنات فعال موجود در ايران چند برابر بيشتر از مجموع قنات ها در ساير كشورهاي جهان است. مهمترين قنات هاي ايران در استانهاي كويري خراسان، يزد، كرمان، مركزي و فارس وجود دارد.
قنات يا كاريز يكي از شگفت انگيزترين كارهاي دسته جمعي تاريخ بشري است كه براي رفع يكي از نيازهاي مهم و حياتي جوامع انساني، يعني آبرساني به مناطق كم آب و تأمين آب شرب انسان، حيوان و زراعت و با كار گروهي و مديريت و برنامه ريزي به وجود آمده است. اين پديده ی شگفت انگيز آبرساني از ديرباز و از عصر آهن به عنوان يكي از منابع تأمين آب شرب و كشاورزي در مناطقي كه با خطرات خشكسالي در فلات ايران روبهرو بوده اند، نقش كليدي و مؤثري در نظام اقتصادي و حيات اجتماعي كشور داشته و موجب شكوفایي اقتصاد كشاورزي و ايجاد كار و فعاليت هاي متعدد شهري و روستایي و باعث آرامش مردم بوده است. به گواه تاريخ، و كشفيات باستان شناسي اين فن آوري مهم از ابتكارات ويژهی ايرانيان بوده و به تدريج، به ساير مناطق جهان، از جمله منطقه ی اروپای غربي، شمال آفريقا، چين و حتي به بخش هايي از آمريكاي جنوبي چون شيلي راه يافته است.
تاريخ قنات در ايران به طور مشخص، به دوره ی ايران باستان و ماقبل كتابت و به عصر آهن بر ميگردد. تمدن پنج هزار ساله ی شهر سوخته و تمدن هكمتانه و وجود قنات در اين شهر دليل روشني بر ساخت قنات در دورهی ماقبل هخامنشي است. يكي از قديمي ترين اسناد مكتوب شناخته شده كه در آن به قنات اشاره شده، شرح هشتمين نبرد سارگون دوم، (پادشاه آشور است كه در سده هشتم قبل از ميلاد مي زيسته) عليه امپراطوري اوراتور در سال ٧١٤ قبل از ميلاد مسيح است (محقق فرانسوي گوبلو به كمك يك لوح بزرگ مسي که با خط ميخي و به زبان آكادي نوشته شده، از آن مطلع شده است. اين لوح، اكنون در موزهی لوور پاريس موجود ميباشد). سارگون از كوه هاي زاگرس ميگذرد و به ناحيهاي واقع در اطراف شهر اوهلو (مرند كنوني) در حدود ٦٠ كيلومتري شمال غرب تبريز در شمال درياچه ی اروميه ميرسد. او متوجه ميشود كه در اين ناحيه رود وجود ندارد. مع هذا ناحيه اي است كه با آبياري سبز و خرم شده، اما او از اين امر تعجب نميكند براي اين كه او در دشت هایي فرمانروایي كرده كه چنين تكنيك ها يا سيستم هایي از حداقل دو هزار سال پيش در آنها معمول بوده است اما آنچه كه او را شگفتزده ميكند، بي اطلاعي از منشاء اين آبها بوده است. به طور قطع، سارگون موفق شد كه قنات را ببيند. اما اين قناتها را چه كساني ساخته اند؟ و چه كسي اين تكنيك را به منطقه آورده است؟
به استناد كتيبه ی سارگون، اورساي اول پادشاه هم عصر او بوده كه اولين قنات را احداث كرده است. بنابراين فرمانرواي آشور، رواج اين تكنيك را كه به گفته ی او پديدهاي تازه بوده است، به اهالي اوراتور نسبت ميدهد. از طرف ديگر در ناحيه ی درياچه وان (كه در آن زمان جزء خاك ايران بوده) ناظري در آغاز قرن هشتم قبل از ميلاد، به وجود ٢١ رشته قنات اشاره كرده است. در كتابي تحت عنوان «ارمنستان در گذشته و حال» نوشته ی لهمان ـ مورخ ١٩٢٥، آمده است كه ابداع قنات به اوراتورها تعلق دارد و ميدانيم كه اهالي اوراتور، اعقاب بلافصل ارمني ها هستند.
برابر مطالب اوستايي و مطابق شاهنامه ی فردوسي هوشنگ مخترع قنات بوده است و جم يا جمشيد مخترع لباس، تبر، شمشير، بيل و ادوات كشاورزي است ميدانيم كه شاهان پيشدادي بر اساس داستان هاي شفاهي تا دورهی زرتشت ادامه داشتند واین روایت ها تا زمان فردوسي در ميان مردم نیز نقل میشدند اين داستان هاي شفاهي ريشه ی هفت تا ده هزار ساله دارند.
اشغال فلات ايران از سوي مادها و پارس ها با ايجاد شهرهاي بزرگ و باشكوه همراه است مانند شهرهاي اكباتان (همدان) و پاسارگاد پايتخت قديمي امپراطور ماد كه از سوي كوروش دوم بنيان گذاشته شد. همچنين تخت جمشيد كه داريوش اول آن را در نزديكي پاسارگاد به وجود آورد و به صورت پايتخت هخامنشيان درآمد. شهر راگس يا راجس (ري) در چند كيلومتري شهر ري كنوني يكي از پرجمعيت ترين شهرها بود. تمامي اين شهرها با استفاده از سيستم قنات توانستد آب خود را تامين كنند و به حيات خود ادامه دهند زيرا در آن زمان رودها و يا چشمه هایي بيش از امروز وجود نداشته است. اما به هر حال قديمي ترين قنات ثبت شده در تاريخ به سه هزار سال پيش (٣٠ قرن قبل)، برميگردد كه در آذربايجان و ارمنستان حفر گرديده است. در پي آن، در دوره ی داريوش كبير (٤٨٦-٥٢١ ق. م) كه اوج شكوفایي و اقدامات آبياري و حفر كاريز در سرتاسر فلات ايران به شمار مي رود. قناتهاي متعددي در قلمرو فلات ايران و در عمان و مصر حفر شده است. بر اساس كاوش هاي باستان شناسي اين باور وجود دارد كه كاريزهاي ايجاد شده در نواحي جنوبي خليج فارس، خراسان، يزد و كرمان در دورهی هخامنشيان ساخته شده و قنوات قديمي قم و بسياري ديگر از مناطق ايران در عصر ساسانيان و قنوات تهران در دورهی صفويه و قاجاريه حفر شده است.
تلاش برای احداث قنات دوره قاجار
از مطالعه ی كتب قديم و آثار باستاني ايران پي ميبريم كه كندن كاريز و تعمير آن و آبياري و زراعت كاري مقدس محسوب مي شده است. در ونديداد كه زرتشتيان آن را كتاب الهي ميدانند و بعضي نيز آن را دايرةالمعارف فرهنگ باستان محسوب ميكنند چنين جملاتي وجود دارد:
سوگند ياد ميكنم به جاري كردن آب خنك در خاك خشك (كاريز) و عمارت راه و سوگند ياد ميكنم به زراعت و كاشتن درخت ميوه.
آقاي گوبلو، دانشمند فرانسوي كه حدود بيست سال در ايران اقامت داشته و در زمينه ی آب در ايران كار كرده است، اين سيستم باستاني دستيابي به آب زيرزميني را قابل مطالعه مي يابد و بر اين اساس وقتي به وطن خود (فرانسه) برميگردد موضوع دكتراي خود را قنات انتخاب ميكند و با سفرهاي متعدد به مناطق مختلف جهان و با استفاده از ٥٣٤ منبع علمي، تحقيقي، كتاب يا تز دكتراي خود را تحت عنوان «قنات فني براي دستيابي به آب در ايران» مينويسد او در اين نوشتهی خود ثابت ميكند كه قنات اختراع ايرانيان است و دهها قرن هم قدمت دارد در حالي كه چيني ها فن قنات را تازه چند قرن پس از ايرانيان آموخته اند، گوبلو در كتاب خود كه در سال ١٩٧٩ انتشار يافته مينويسد:
همه چيز دال بر آن است كه نخستين قناتها در محدوده ی فرهنگي ايران ظاهر شده اند و انگيزه ی اصلي از حفر قنات، باور و فرهنگ يكجانشيني و توسعه ی كشاورزي و آبادي بوده است به طوري كه اين صنعت در ميان ترك هاي شرقي و اعراب كه فرهنگ كوچ نشيني داشته اند رونق نيافته است.
گوبلو دهها صفحه از كتاب خود را به بررسي صادر شدن فن قنات از ايران به ديگر كشورهای شرق و غرب و غيره اختصاص داده است اما براي جلوگيري از طولاني شدن مقاله فقط به ذكر نكات زير كه در واقع نتيجه گيري كوچكي از نوشته هاي مهم اين دانشمند فرانسوي است اكتفا ميشود: اين دانشمند در نتيجه ی سالها تحقيق و نيز سفر به كشورهاي مختلف و همچنين استفاده از صدها منبع، معتقد است كه خاستگاه اصلي قنات ناحيه ی آذربايجان غربي ايران و ارمنستان فعلي در منطقه ی معادن سرب اين نواحي مي باشد و اين فن دستيابي به آب زيرزميني، در محيط فرهنگي ايران در اوائل هزارهی اول قبل از ميلاد مسيح، اختراح شد و سپس به سرعت در ديگر نقاط كشور و در خارج از آن رواج يافت اين فن دستيابي به آب زيرزميني در سالهاي ٨٠٠ قبل از ميلاد به وسيلهی كشاورزان در داخل فلات ايران رواج پيدا كرد و از آنجا به ساير نقاط جهان گسترش يافت. به عنوان مثال حدود ٥٠٠ سال قبل از ميلاد مسيح ايرانيان، آموزش فن حفر قنات را به مصر و حدود ٧٥٠ ميلادي مسلمانان بنياميه اين فن را از آنجا به اسپانيا منتقل كردند و سپس از آنجا به مراكش منتقل شد و حدود سال ١٥٢٠ ميلادي به آمريكا به ويژه منطقهی لسآنجلس فعلي، انتقال يافت (به موجب بررسيها، آب لسآنجلس آمريكا ابتدا به وسيلهی قنات تأمين ميشده است) و در سال ١٥٤٠ ميلادي به ناحيه ی پيكارد شيلي منتقل شده است. بررسي هاي گوبلو ثابت ميكند كه سيستم قنات تازه در سال ١٧٨٠ يعني در حدود ٢٢٥ سال قبل به چين شرقي (ناحيه تورفان) رسيده است.
شکل نمای قنات از بالا